سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تشنه کام

شعر

حضرت مسلم بن عقیل

یک بند از ترکیب بند حضرت مسلم تقدیم شما


من از این شهر و از این مردم بد بیزارم

مسلمم ، میثم تمار حسین بر دارم


از زمانی که نوشتم به تو ارباب بیا

شده نفرین به خود و دست گزیدن کارم


روزها فکر من این است که وای از زینب

همه شب تا به سحر با غم تو بیدارم


گر چه دل تنگ شدم بهر تماشای رخت

سوی من آمدنت میدهدم آزارم


گفته بودم که بیا یار فراوان داری

حال بی یارم و شرمنده ام از گفتارم


وعده دادند امان نامه و شمشیر افتاد

تشنگی شد سبب خاتمه پیکارم


روی لبهای پر از خون من این ذکر مدام

به لب خشک تو و کودک شش ماهه سلام



[ یکشنبه 93/8/4 ] [ 11:40 صبح ] [ محسن مقیسه ] نظر