آقا سلام
امشب برای گریه تو هستی بهانه ام
زانو بغل، چو کودکیم کنج خانه ام
بی تو فلوت و نای نی و آه و ناله ام
با تو سرود و چنگ و سه تار و ترانه ام
هر شب برای دیدنتان گریه میکنم
چشمان پر شراب و خمارم نشانه ام
چیزی نمانده بود که هدیه بیاورم
خالی زحُسن گشته تمام خزانه ام
میسازمش اگرکه شوم زاغ شهر قم
مابین جمکران و حرم آشیانه ام
این کوله را بگیر و به من پرچمی بده
سنگین شده گناه و سیاهی به شانه ام
گرچه جواب می رسد و گوش من کر است
از من قبول کن ادب مخلصانه ام
[ یکشنبه 91/9/26 ] [ 11:59 صبح ] [ محسن مقیسه ]
نظر