تشنه کام

شعر

آقا سلام

امشب برای گریه تو هستی بهانه ام

زانو بغل، چو کودکیم کنج خانه ام

 

بی تو فلوت و نای نی و آه و ناله ام

با تو سرود و چنگ و سه تار و ترانه ام

 

هر شب برای دیدنتان گریه میکنم

چشمان پر شراب و خمارم نشانه ام

 

چیزی نمانده بود که هدیه بیاورم

خالی زحُسن گشته تمام خزانه ام

 

میسازمش اگرکه شوم زاغ شهر قم

مابین جمکران و حرم آشیانه ام

 

این کوله را بگیر و به من پرچمی بده

سنگین شده گناه و سیاهی به شانه ام

 

گرچه جواب می رسد و گوش من کر است

از من قبول کن ادب مخلصانه ام



[ یکشنبه 91/9/26 ] [ 11:59 صبح ] [ محسن مقیسه ] نظر